داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق :
کتاب های معمایی و تریلر کاری می کنند که نفستان در سینه حبس شود و هیجان تا مغز استخوان تان رسوخ کند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند. با این که به نظر می رسد داستان های معمایی و تریلر نسبت به سایر ژانرها، پدیده ای متأخرتر باشند، اما مفهوم انتقال احساسی ناگهانی از هیجان و دلهره به مخاطبین و رو به رو کردن آن ها با معماهایی به ظاهر حل نشدنی، به قرن ها قبل بازمی گردد.
نویسنده ی داستان های معمایی و تریلر برای درک چگونگی خلق این آثار باید با فرآیند «کاتارسیس» آشنا باشد.
هم داستان های معمایی و هم تریلرها، مخاطبین را وادار به حدس زدن می کنند و مسائلی را پیش روی آن ها می گذارند که باید حل شوند. هر دو بر تعلیق و روانشناسی انسان تکیه دارند و ممکن است رگه هایی از جنایت، روابط عاشقانه و دسیسه چینی در آن ها به چشم بخورد. پس فرق بین این دو ژانر در چیست؟
زیرژانرها
در این بخش به برخی از مهمترین و البته پرطرفدارترین زیرژانرهای داستان های معمایی و تریلر می پردازیم.
داستان های جنایی
از نمونه های معروف این دسته می توان از آثار آگاتا کریستی، بسیاری از داستان های شرلوک هولمز اثر آرتور کانن دویل، و کتاب هایی همچون «شهر و شهر» اثر چاینا میه ویل، «دکستر قاتل خواب گرد» اثر جف لیندزی، «قاتلان بدون چهره» اثر هنینگ مانکل و «گزارش یک مرگ» اثر گابریل گارسیا مارکز نام برد.
داستان های حقوقی (قضایی)
این داستان ها با تمرکز بر کارهای حقوقی، دادرسی های مدنی و پیگرد قانونی جنایات یا مظنونین، به شخصیت هایی همچون وکلا، قاضی ها، شاکیان، متهمان و اعضای هیئت منصفه می پردازند. آثار نویسندگانی چون مایکل کانلی، نویسنده ی کتاب «طنین سیاه»، و جان گریشام، خالق رمان های «اعتراف»، «افشاگر»، «شیاد» و «کوه خاکستری»، در این دسته قرار می گیرند.
داستان های کارآگاهی
این داستان ها، گونه ای از آثار جنایی و معمایی هستند که حول محور بازپرس یا کارآگاهی حرفه ای و یا تازه کار می چرخند. این گونه که در ادبیات غرب بسیار رواج دارد، در ادبیات کهن عرب و همچنین در داستان های چینیِ موسوم به «گانگ-آن» نیز به چشم می خورد. برخی از مشهورترین شخصیت های داستان های معمایی و تریلر، کاراکترهایی چون کارآگاه دوپن (خلق شده توسط ادگار آلن پو)، شرلوک هولمز معروف (خلق شده توسط آرتور کانن دویل)،
داستان های جاسوسی
این داستان ها را می توان ترکیبی از رمان های «معمایی»، «تریلر» و «ماجرایی» در نظر گرفت. داستان های جاسوسی که معمولاً رگه های سیاسی و نظامی در آن ها دیده می شود،
اغلب به مأمورینی مخفی می پردازند که درگیر مبارزه با دشمنان کشور یا حکومتی خاص هستند؛ از همین رو، بسیاری از آن ها با جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد ارتباط دارند.
علاوه بر جاسوس ها، مزدوران و سربازانی که به پول خدمت می کنند نیز در داستان های جاسوسی حضور پررنگی دارند. رمان های «راز داوینچی»، «نشانه چهار» و «دختری با نشان اژدها» از کتاب های برجسته ی این دسته هستند.
داستان های نوآر
نمونه های برجسته ی این گونه از داستان ها، آثار داشیل هِمِت (خالق کتاب «شاهین مالت»)، جیمز ام. کین (خالق کتاب «پستچی همیشه دوبار زنگ می زند») و ریموند چندلر (خالق کتاب «خواب گران») هستند.
داستان های اتاق دربسته
این گونه از داستان ها به جنایتی (معمولاً یک قتل) می پردازند که در فضایی بسته اتفاق می افتد و همه ی مظنونین تا مشخص شدن
هویت شخص مرتکب جنایت، در این فضا محصور می مانند. این کتاب ها گاهی اوقات بر مجموعه ای از سرنخ ها تأکید دارند
و برای حل معما، شخصیت های مختلف را به جان یکدیگر می اندازند!
البته «اتاق دربسته» حتماً لازم نیست که فضایی واحد و محدود باشد
و می تواند مثل داستان «تله موش» اثر آگاتا کریستی، مهمان خانه ای بزرگ باشد.
کتاب هایی چون «ماه الماس» اثر ویلکی کالینز، «قتل راجر آکروید» اثر آگاتا کریستی، «یک بار فریبم بدهی» اثر هارلن کوبن و «پیش از سقوط» اثرنوآ هالی از آثار برجسته و پرطرفدار این دسته بندی هستند.
داستان های تریلر روانشناسانه
این دسته از داستان های تریلر (و معمایی) به شکلی گسترده بر استفاده از روانشناسی انسان، بازی با ذهن مخاطب و شخصیت های درون قصه تکیه می کنند. این گونه از کتاب ها با واقعیت و ادراک آن سر و کار دارند، معمولاً دربردارنده ی پیچ و خم های داستانی فراوان و راویانی غیرقابل اعتماد هستند و اغلب شخصیت هایی با شرایط عاطفی متزلزل را به تصویر می کشند که در حال تجربه ی حالتی متغیر از واقعیت هستند. از آثار مهم و موفق در این دسته ی فوق العاده پرطرفدار و پرفروش می توان از کتاب های استیون کینگ و رمان هایی از قبیل «دختری در قطار» و «درون آب» اثرپائولا هاوکینز، «دختر گمشده» اثرگیلین فلین، «پشت درهای بسته» اثر بی. ای. پاریس، «پیش از آنکه بخوابم» اثراس. جی. واتسون، «زنی در کابین 10» اثر روث ور و «سکوت بره ها» اثر توماس هریس نام برد.
او از پانزده سالگی عاشق مرد شده بود؛ آن قدر که از زندگی اش در سال های قبل از آن چیزی یادش نمی آمد. مرد هجده ساله بود که جنگ شروع شد و نوزده ساله بود که رفت به جنگ، و هر بار که برمی گشت بزرگتر شده بود؛ نه چند ماه، بلکه سال ها، دهه ها و قرن ها. با وجود این، اولین بار که به خانه برگشت هنوز خودش بود. شب ها گریه می کرد و مثل آدمی تبدار بدنش می لرزید. به آن گفت که دیگر نمی تواند برگردد، خیلی می ترسید. شب قبل از برگشتن، زن او را کنار رودخانه پیدا کرد و به خانه آوردش. (نباید هرگز چنین کاری می کرد و باید می گذاشت کار خودش را بکند.) این خودخواهی بود که مانعش شد. حالا داشت نتیجه اش را می دید.از کتاب «درون آب» اثر پائولا هاوکینز
داستان های Whodunit
در حالی که همه ی داستان های معمایی، عنصری از این زیرژانر را در خود دارند، Whodunit (واژه ای محاوره ای به معنای «کار چه کسی بوده») را می توان به هر داستان معمایی اطلاق کرد که بر پیدا کردن عامل انجام جنایت یا کاری مشخص تمرکز دارد. این گونه از داستان ها در عصر طلایی داستان های کارآگاهی در میان سال های 1920 تا 1950 میلادی به اوج شکوفایی رسیدند. این گونه از کتاب ها به حل معمای ارتکاب یک جنایت می پردازند و نقطه ی اوج داستانشان، آشکار شدن دراماتیک هویت آنتاگونیست است. رمان «آوای فاخته» اثر جی.کی. رولینگ را می توان نمونه ای خوب و ارزشمند در این دسته از داستان ها نامید.